آپاراتچی تازهترین روایت سینما از سینما است و میتوان آن را ادای دینی به این حوزه دانست. اما آنچه این فیلم را از دیگر آثار مشابه در این زمینه متمایز میکند، پرداختن به سینمای مردمی است و تقابل آشکاری که این نوع از سینما با دو جریان تحجر و شبه روشنفکری دارد. فیلم سینمایی آپاراتچی در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر با استقبال مخاطبان مواجه شد و توانست سیمرغ بلورین و جایزه ویژه کارگردانی بخش نگاه نو را از هیئت داوران دریافت کند. به بهانه اکران نوروزی و آغاز اکرانهای مردمی فیلم آپاراتچی، به معرفی و بررسی این فیلم شیرین و دوست داشتنی میپردازیم:
داستان فیلم آپاراتچی درباره یک نقاش ساختمان جوان به اسم جلیل است که سواد و تحصیلات ندارد اما شیفته سینما است و بعد از تجربه ساخت چند فیلم سوپر هشت (فیلمی که با دوربینهای سوپر هشت میلی متری فیلمبرداری شده است)، به دنبال تولید فیلمی سینمایی است که او را به رویای دیرینهاش، یعنی سیمرغ بلورین برساند.
این فیلم اقتباسی آزاد از کتاب آپاراتچی، نوشته روح الله رشیدی است که در دهه 60 میگذرد و در کنار قصه اصلی، رویدادهای اجتماعی این دوره از جمله جنگ تحمیلی و ترور را به تصویر میکشد.
قاضی نوری که از شخصیتهای مخوف شهر است، ترور میشود و جلیل رشیدی تصمیم میگیرد با ساختن فیلمی از زندگی نوری، شانس خود را برای راه یافتن به جشنواره فیلم فجر و دریافت سیمرغ امتحان کند. در خلاصه فیلم آپاراتچی آمده است:
«التفات، بتونه میزند… التفات دستیار کارگردان است… بایرام سمباده میکشد… بایرام فیلمبردار است… شهباز آستری میزند… شهباز بازیگر است… ایوب سقف را رنگ میزند… ایوب مدیرتولید است… جلیل، اما رنگ نهایی را میزند… وسواس دارد و هر دیوار را باید سه بار رنگ بزند… چرا؟ چون جلیل کارگردان است… حالا این جماعت میخواهند اولین فیلم بلندشان را بسازند، اما حیدر، پدر جلیل نمیخواهد پسرش در منجلاب سینما فرو رود…»
فیلم سینمایی آپاراتچی یک کمدی درام است و علی رغم جدیت سوژه (همچون سکانسهای مربوط به تشییع پیکر شهید و یا نماز جمعه)، مخاطب را به خنده وامیدارد. با این حال قربانعلی طاهرفر، کارگردان آپاراتچی، معتقد است با وجود موقعیتهای کمدی در دل کار، این فیلم کمدی نیست؛ بلکه این موقعیتها به زعم بیننده شیرین خواهند بود. شاید یکی از دلایل اینکه از دیدن آپاراتچی خسته نمیشویم یا نمیتوانیم آن را دوست نداشته باشیم هم، همین باشد.
همچنین بخوانید: آپاراتچی؛ قصه خون دلهای اصحاب رسانه با نگاهی طنز
اعضای واحد تاریخ شفاهی در دفتر جبهه مطالعات فرهنگی انقلاب اسلامی در تبریز، پروژهای را برای ضبط و جمع آوری تاریخ شفاهی مربیان پرورشی این شهر در دهه 60 آغاز میکنند. پس از آنکه در طول این مصاحبهها، نام فیلم «نوری در تاریکی» به عنوان فیلمی که در مدارس اکران میشد، توسط اکثر مربیان تکرار میشود، تیم پژوهش دست به کار میشود تا کارگردان گمنام این فیلم را پیدا کند.
نتیجه ساعتها گفتگو با آقای جلیل طائفی میشود کتاب «آپاراتچی» که روح الله رشیدی مطالب آن را گردآوری کرده است. حسین تراب نژاد، نویسنده فیلم آپاراتچی، بعد از مواجهه با این کتاب به فکر نوشتن فیلمنامهای بر پایه آن میافتد؛ آن هم به سبب اتفاقات منحصر به فردی که آقا جلیل پشت سر گذاشته؛ از جمله تلاشهای او برای گرفتن مجوز، دستگیرشدن توسط کمیته و البته نام بردن از او در آنتن بی بی سی! و اینگونه فیلم سینمایی آپاراتچی ساخته میشود.
فیلم سینمایی آپاراتچی محصولی مشترک از مدرسه سینمایی اندیشه و هنر (ماه)، سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی است که بر مبنای داستانی واقعی ساخته شده و عوامل سازنده آن عبارتند از:
قربانعلی طاهرفر، کارگردان تبریزی فیلم آپاراتچی است که در هفتمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار، فانوس بهترین فیلم را برای سینمایی «ترمینال غرب» دریافت کرد. به گفته سازندگان فیلم آپاراتچی، مجری طرح این فیلم، مسعود ملکی، اصرار داشته که کارگردان اثر اهل تبریز باشد.
از جمله چالشهای پیش روی آپاراتچی، انتخاب بازیگران این فیلم بوده است. طاهرفر در این باره میگوید:
«آپاراتچی به اتفاقات دهه ۶۰ میپردازد. یک زندگی ساده اجتماعی در دهه ۶۰ را روایت میکنیم که در پیرامونش اتفاقات متعددی نظیر جنگ، ترور، اتفاقات سیاسی و دفاع مقدس و غیره وجود داشت. وقتی به این دهه میپردازیم باید در بستر روایت خود به اتفاقات اشاره شده نیز بپردازیم؛ از این رو برخی با پیش زمینه ذهنی ولی برخی با قلب باز فیلمنامه را میخواندند. برخی بازیگران بدون تحلیل محتوایی فیلمنامه را رد و یا با احتیاط عمل میکردند. شاید نگران برخورد دیگران و حتی دنبال کنندگان خود در فضای مجازی بودند.»
با این اوصاف باید گفت فیلم آپاراتچی به راحتی از پس این مشکل برآمده و در نتیجه بازی خوبی را از ترکیبی از بازیگران نوظهور و با تجربه در کنار هم شاهد هستیم. در ادامه این هنرپیشهها را معرفی میکنیم:
با توجه به اینکه وقایع فیلم در تبریز میگذرد، استفاده از زبان فارسی بر کیفیت و باورپذیری شخصیتها اثر منفی میگذارد. از طرفی همانطور که کارگردان آپاراتچی معتقد است، این فیلم ملی است و استفاده از زبان ترکی همراه با زیرنویس فارسی، نمیتواند بخش قابل توجهی از مخاطبان را با خود همراه کند. در نتیجه راه سوم، به کار بردن لهجه آذری است.
طاهرفر میگوید:« وقتی خواستیم کار را لهجه دار بگیریم، دیدیم همه بازیگران فارسی زبان، وقتی میخواهند ترکی صحبت کنند، بهصورت ناخواسته به سمت شوخی و مزاح میروند. از طرف دیگر فیلم ما فیلم چهرههای کمدی هم نبود. به همین دلیل سراغ گروه بازیگرانی رفتیم که اصالتا ترک زبان باشند.» و به این ترتیب 90 درصد بازیگران آپاراتچی از میان هنرپیشههای ترک زبان انتخاب شدند.
تورج الوند درباره این موضوع میگوید:« از این که نقشی به زبان شیرین آذری بازی کردم، خوشحالم. هیچ گاه فکر نمیکردم بتوانم با این گویش بازی کنم؛ زیرا برای من سخت بود. اما اکنون فکر میکنم بازی در این نقش روی پرده سینما به اصطلاح درآمده است؛ همواره به استقبال نقشهای جدید و سخت میروم و در این نقشها، تمایل بیشتری برای بازی دارم.»
همچنین بخوانید: نگاهی به فیلم آپاراتچی؛ دلبستگیهای یک عاشق سینما
شخصیت جلیل رشیدی برگرفته از کارگردانی به نام جلیل اسد طائفی است که ساکن تبریز است. آقا جلیل سواد خواندن و نوشتن نداشته اما به دلیل علاقه فراوان به فیلمسازی، یک دوربین عکاسی میخرد و با همکاری گروهی از دوستانش (جوانان توحید) چند فیلم کوتاه تولید میکند که از جمله آنها میتوان به فیلم نوری در تاریکی اشاره کرد. وی تا کنون 120 فیلم ساخته که تقریباً 80 تا از آنها از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز پخش گرفتهاند.
برخی معتقدند جلیل طائفی را میتوان به عنوان یک بنیاد سینمایی کامل در نظر گرفت؛ چرا که تمامی مراحل تولید و اکران فیلمها را شخصا جلو میبرد. او حتی برای نهادها و سازمانها اقدام به بلیت فروشی میکرد تا سرمایه اولیه خودش را به دست بیاورد. برخی از دوستان جلیل که در گذشته مقابل دوربین او میرفتند، اکنون جزو پیشکسوتان سینمای تبریز هستند؛ افرادی همچون رضا ناجی، کریم هاتف و جواد درخشان.
آقا جلیل در نشست خبری فیلم آپاراتچی که در زمان جشنواره فجر در برج میلاد برگزار شده بود، حضور داشت و دقایقی را نیز به زبان ترکی با خبرنگاران سخن گفت. رضا ناجی بازیگر فیلم آپاراتچی هم در این نشست کمی درباره او صحبت کرد:« جلیل طائفی ۴۵ سال در عالم هنر زحمت کشیده؛ منتها چون سواد ندارد و همیشه به زبان ترکی کار کرده، شاید خیلی مشهور نشده است. این فرد عاشق سینما است و چندین دهه پیش که با سوپر ۸ میلی متری فیلم میساخت، من در چند فیلم او بازی کردم. زندگی او به صورت کتاب آپاراتچی منتشر شده و خوشحالم که حالا این کتاب به فیلم تبدیل شده است.»
فیلم آپاراتچی برای رده سنی بالای 13 سال مناسب است و مفاهیمی از جمله تلاش برای رسیدن به اهداف، هر چند موانع و افراد مختلف اجازه ندهند و همچنین احترام به خانواده، به ویژه پدر در این فیلم به چشم میخورد.
این فیلم خانوادگی است، برای مخاطب عام ساخته شده است و در عین پرداخت به وقایعی حساس در تاریخچه انقلاب اسلامی، با عموم مردم سخن میگوید؛ به گونهای که میتواند در سالنهای سینما لبخند بر لب تماشاچیان بنشاند و یا توسط آنها تشویق شود. از طرفی هر چند فیلم آپاراتچی بخشی از دهه 60 ایران را روایت میکند اما میتوان آن را به نوعی فیلم روز به شمار میآورد؛ چرا که تعارضاتی که در طول فیلم میبینیم، در ایرانِ کنونی هم به چشم میخورند.
فیلم آپاراتچی 94 دقیقه است. البته پس از پایان جشنواره فیلم فجر، باید دید نسخهای که به اکرانهای نوروزی و عمومی میرسد، قرار است تغییراتی داشته باشد یا خیر؛ چرا که در این صورت شاهد کوتاه یا بلندتر شدن فیلم خواهیم بود. در هر صورت، آپاراتچی آنقدر فضای صمیمی و گرمی را هنگام تماشا ایجاد میکند که حتی تماشای ورژنهای بلندتر آن هم خسته کننده نیست بلکه دیدن تلاشهای شبانه روزی جلیل برای تولید فیلم به همراه دوستانش و مواجهه او با موانع و مشکلات مخاطب را ترغیب میکند تا تا لحظه موفقیت جلیل پای فیلم بنشیند.
سینمایی آپاراتچی محصول سال 1402 است. فرایند پیش تولید این فیلم یک سال و نیم به طول انجامیده و پس از آن تولید کلید خورده است تا به این ترتیب آپاراتچی برای حضور در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر آماده شود.
با توجه به اینکه چرخه اکرانهای سینمایی فیلم آپاراتچی هنوز به اتمام نرسیده است، دانلود و تماشای این فیلم به طور عمومی امکان پذیر نیست اما با مراجعه به صفحه تماشا و اکران فیلم آپاراتچی در عماریار میتوانید درخواست خود را برای اکران این اثر در مساجد، مدارس، دانشگاهها و ... ثبت نمایید.
فیلم سینمایی آپاراتچی داستانی اقتباسی از کتابی به همین نام است درباره جوانی به نام جلیل که عشق به سینما او را با مشکلات زیادی رو به رو میکند. آپاراتچی درامی کمدی است که به شیرینی از وقایع تلخ دهه 60 ایران و تقابل دو جریان تحجر و شبه روشنفکری صحبت میکند؛ بدون آنکه دچار شعارزدگی شود و یا حقیقت را سانسور کند. بازی بازیگران خوب است و انتخاب لوکیشنی بجز تهران مخاطب را از کلیشههایی نجات میدهد که غالب فیلمهای سینمایی تولیدشده در سالهای اخیر سعی دارند از دهه 60، فضای فرهنگی آن دوران و حتی آدمهایش به ما تحمیل کنند.