مسابقه دادن یا ندادن با رژیم صهیونیستی به یک مسئله پرتکرار و سوال برانگیز در افکار عمومی کشور تبدیل شده است؛ مخصوصا در سال های اخیر که رقابت نکردن ورزشکاران ایرانی با حریفان صهیونیستی، به رشته های ورزشی بیشتری کشیده شده، این مسئله بازتاب بیشتری داشته است.
المپیک 2020 ای که در ماه های آخر 2021 در توکیو برگزار شد، از حاشیه های سیاسی بدور نبود. در ابتدا عدم رویارویی 2 ورزشکار سودانی و الجزائری با حریف اسرائیلی شان در جودو و سپس نخستین رویارویی یک ورزشکار عربستانی با یک ورزشکار اسرائیلی در تاریخ المپیک، بحث تطبیع یا تحریم اسرائیل را چند روزی تیتر یک رسانههای عربی کرد.
اتفاقات اخیر و تلاشهای تلآویو در استفاده از دیپلماسی ورزشی برای غلبه بر حامیان و طرفداران تحریم این رژیم نژادپرست، الزام توجه به این امر را در اتخاذ سیاستی جدی در دیپلماسی ورزشی و چگونگی عبور از چالشهای پیش روی آن دو چندان نموده است.
بازی تیم تاج ایران با تیم هاپوئل رژیم صهیونیستی در سال 1970 و سه سال پس از جنگ 6 روزه، در دورانی که تیم های عربی بازی با تیم های اسرائیلی را تحریم کرده بودند، یکی از معدودترین خاطرات به یادگارمانده در اذهان عمومی ایران از مواجهه با رژیم صهیونیستی است؛ موضوعی آشنا که تقریبا روایتی از آن شکل نگرفته وبه آن پرداخت نشده است.
مستند دوئل امجدیه با آغازی جذاب سعی میکند در بستر تاریخ، ماجرای فینال جام باشگاه های آسیایی که بدون حضور تیم های عربی و با هفت تیم برگزار شده بود را از زبان شخصیت های مختلف، با نگرش و تفکرات گوناگون روایت کند.
استفاده از اسناد با سندخوانی استاد تقی پور، بازخوانی روایت نشریات اسرائیلی در آن سال، استفاده از خاطرات آقایان عزت شاهی، ربیعی و بازیگران وقت تیم تاج، باعث شده فضای بازی در ورزشگاه امجدیه برای مخاطب جذاب و باور پذیر شود.
مستند دوئل امجدیه با روایت دقیق عادی سازی اجتماعی روابط با رژیم صهیونیستی، به دور از شعار زدگی، سعی دارد مخاطب را اقناع کند که عدم بازی با صهیونیست ها و تحریم ورزشی تل آویو چه منطقی دارد.
آنچه در جامعه ایرانی در حال اجرا است، شبیه برنامه ای است که در دهه های اخیر در کشورهای عربی دنبال شده است. فرآیند عادیسازی روابط اسرائیل و اعراب را میتوان در قالب سه مرحله سادهسازی نمود:
یکی از راههای حساسیت زدایی اجتماعی در روابط، رو در رو شدن ورزشکاران تیمهای عربی و اسلامی با نمایندگان اسرائیلی است که در سال های اخیر قدم های جدی در راستای آن برداشته شده است؛ حضور در مسابقات ورزشی، کنفرانس ها و همایش های هنری، ورزشی یا نمایشگاه اکسپو دبی نمونه ای از این اقدامات است.
آقای یوسفی، گارگردان مستند دوئل امجدیه، سعی کرده است با پیوند اتفاقات به جدایی بحرین، مخاطب را به اصل دیدار حساس تر و بر اهمیت آن بیافزاید؛ اتفاقی که برخلاف خط روایت مستند، چندان متقن و باور پذیر در نیامده است و میتوان آن را نقطه ضعفی برای مستند به شمار آورد.
نگارنده معتقد است مرحله نخست در مبارزه با رژیم صهیونیستی، گفتگو با مردم و روایت اتفاقات است؛ درست اقدامی که مستند دوئل امجدیه و تیم سازنده آن انجام داده اند. مهم ترین مسئله در افکار عمومی درباره فلسطین، عدم گفتگو با مردم به عنوان مخاطب اصلی عادی سازی یا تحریم رژیم صهیونیستی در ورزش، فرهنگ و دیگر تحولات اجتماعی است.
تحریم اسرائیل و به ویژه تحریم ورزشی آن مختص ایران نیست و اتفاقا در دهه اخیر به واسطه اشغالگریها و کشتار بی رحمانه درغزه افزایش هم یافته است. ورزشکاران بسیاری در سراسر جهان در اعتراض به ظلم و اشغالگری اسرائیل از مسابقه با رقبای صهیونیست خودداری میکنند.
این ورزشکاران عمدتاً از کشورهای اسلامی و عربی هستند اما جنبش تحریم اسرائیل طرفداران بسیاری حتی در کشورهای اروپایی و آمریکایی دارد که روشی غیر خشن برای فشار بر سیاستهای ظالمانه اسرائیل و حمایت از حقوق مظلومان فلسطینی است.
سیاست تحریم اسرائیل در ایران هم باید به درستی اجرا شود. متأسفانه به دلیل اجرای نادرست، این سیاست در معرض نارضایتی و فرسودگی قرار گرفته است که اگر در دراز مدت اصلاح نشود و با زبانی مثل زبان مستند دوئل امجدیه با مردم صحبت نشود، به تعطیلی این نگاه و تسلیم در برابر طرفهای غربی خواهد انجامید.